مقالات علمی

مواد ضد تغذیه ای و مایکوتوکسین ها

برآورد زمان مطالعه: ۲۲ دقیقه

مقدمه:

فعالیت های کشاورزی و دامپروری اساس رونق اقتصادی و رشد و توسعه در جهان هستند و همه ی انسان ها به نحوی در آن دخیل بوده و از آن بهره می برند. مهم ترین فایده ی این بخش تولید محصولات غذایی، دارویی، بهداشتی و صنعتی برای حفظ حیات جامعه می باشد. همه ساله میلیون ها تن محصولات غذایی دامی و زراعی در سراسر جهان تولید می شوند که علی رغم تولید گسترده، همواره تقاضا بیشتری برای محصولات باکیفیت تر و سالم تر وجود دارد. با افزایش تقاضا برای خوراک دام، طیور و آبزیان پرورشی، هرسال مواد و محصولات جدیدی وارد ترکیب غذایی آن ها می شوند. از دیگر سو بررسی های دقیق تر و افزایش حساسیت ها نسبت به تأمین غذای سالم و مشخص شدن برخی ترکیبات مضر در محصولات دامی و گیاهی و کشف آلاینده های مختلف و مضرات آن ها در خوراک های حیوانات و غذای انسان موجب دشواری و نگرانی های فراوانی در زمینه ی تأمین غذای سالم شده اند. لذا در این مقاله ی مختصر بر آن شدیم تا با ارئه ی توصیفی کلی از آلاینده های خوراک و مواد ضد تغذیه ای و سمی موجود در خوراک دام، طیور و آبزیان و افزایش آگاهی فعالان باخرد صنعت دام و طیور کشور، گامی در جهت ارتقای سطح کیفی محصولات و سلامتی جامعه برداریم. در این مقاله ابتدا توضیح مختصری در مورد مواد ضد تغذیه ای و سمی عمده ی موجود در خوراک ها ارائه می شود و سپس به موضوع سموم قارچی و راه های کاهش اثرات منفی آن ها می پردازیم.

۱– مهم ترین مواد سمی و ضد تغذیه ای موجود در خوراک های دام، طیور و آبزیان:

به علت گستردگی موضوع و سهولت بررسی، این مواد به دو گروه تقسیم می شوند؛ ترکیبات مضر با منشأ درون زادی(Endogenous) که مربوط به متابولیت های اولیه و ثانویه ی تولید شده در خود ماده ی خوراکی هستند و ترکیبات مضر با منشأ برون زادی(Exogenous) که ناشی از فعالیت میکرواورگانیسم ها و عوامل خارجی هستند.

مهم ترین سموم اندوژنوس موجود در خوراک های متداول دام و طیور عبارتند از لکتین ها، ممانعت کننده های آنزیم های پروتئاز(آنزیم های تجزیه کننده ی پروتئین ها)، پروتئین های آنتی ژنیک(حساسیت زا)، ترکیبات سیانوژنیک(تولید کننده ی عامل سیانید که در بین عموم به سیانور مشهور است)، تانن های متراکم، آلکالوئیدهای کوئینولیزیدین، گلوکوزاینولات ها، گاسیپول، ساپونین ها(ترکیبات صابونی)، آمینواسیدهای غیر پروتئینی، استروژن های گیاهی(فیتواستروژن ها)، دانه ی علف های هرز، توکسین های حیوانی(مانند پروتئین های پریون[عامل جنون گاوی])، فیتات ها(نوعی ترکیب فسفردار آلی با قابلیت کلیت کردن مینرال ها)، تیامینازها، اُگزالات ها و … . شایان ذکر است که مواد سمی و ضد تغذیه ای اندوژنوس موجود در خوراک های متداول دام و طیور خود به دو گروه مقاوم به حرارت و حساس به فرآیندهای حرارتی معمول در طی تولید این خوراک ها تقسیم بندی می شوند. مثلاً ترکیبات سیانوژنیک، لکتین ها و ممانعت کننده های پروتئینازها، به دماهای رایج در فرآیندهای حرارتی کارخانجات فرآوری خوراک دام، طیور و آبزیان حساس بوده و به خوبی غیرفعال می شوند، درحالی که بسیاری از ترکیبات دیگر مانند پروتئین های حساسیت زا، تانن های فشرده، آلکالوئیدهای کوئینولیزیدین، گلوکوزاینولات ها، گاسیپول، ساپونین ها، آمینواسیدهای غیر پروتئینی مانند میموزین و s-متیل سیستئین سولفوکساید و استروژن های گیاهی نسبت به این فرآیندهای حرارتی از خود مقاومت بالایی نشان می دهند.

مهم ترین مواد سمی و آلاینده های اِگزوژنوس موجود در مواد خوراکی مورد استفاده در تغذیه ی دام، طیور و آبزیان شامل آلاینده های زیست محیطی(آفت کش ها و سموم کشاورزی، آلاینده های صنعتی، مواد رادیواکتیو و فلزات سنگین)، آلودگی های میکروبی(ایکلای و به ویژه سویه ی E.coli O157، سالمونلا، کامپیلوباکتر، لیستریامونوسیتوژنز، کلستریدیوم ها و…)، آلودگی ها ی قارچی و کپک ها(مایکوتوکسین ها یا سموم قارچی و اسپور قارچ ها، آلکالوئیدهای تولیدی قارچ ها و …)، و آلودگی های ناشی از مواد نامعلوم(بقایای داروها، مواد ضد باکتری مانند آنتی بیوتیک ها و یونوفرها و …) می باشند. بقایای سموم کشاورزی از قبیل سموم اُرگانوفسفسره(مانند دیازینون و فوزالون) اثرات نامطلوبی بر سلامتی دام ها دارند و از طریق شیر، گوشت و تخم مرغ قابل انتقال به بدن انسان هستند. همچنین آلاینده های صنعتی موجود در آب، خاک و هوا مانند دیوکسین و Polychlorinated biphenyls که دارای اثرات سمی برای دام و انسان هستند، از طریق محصولات دامی به راحتی وارد بدن انسان می شوند و تجمع می یابند.

۲– قارچ ها و کپک های تولیدکننده ی توکسین و انواع مایکوتوکسین ها:

گزارشات متعددی از آلودگی مواد خوراکی با قارچ ها و اسپور(هاگ) آن ها در سراسر جهان وجود دارد. حتی برخی گزارشات حاکی از آلودگی ۲۵ درصدی خوراک دام، طیور و آبزیان به مایکوتوکسین ها هستند. در مناطق استوایی کپک های آسپرژیلوس گونه ی غالب آلوده کننده ی خوراک گاوداری ها و دیگر مواد خوراکی می باشند. دیگر کپک هایی که از نظر آلوده سازی غلات، مهم به شمار می روند شامل جنس های پنیسیلیوم، فوزاریوم و آلترناریا می باشند. آلودگی های قارچی به علت تولید مایکوتوکسین ها(سموم قارچی) بسیار نامطلوب هستند. هرچند حتی تنفس اسپور کپک ها و یا خوردن این اسپورها از طریق علوفه های کپک زده، پسماندهای دانه های تخمیری، تفاله ی چقندر و یا سیلاژهای آلوده به کپک هم اثرات بسیار زیان باری دارد که در اصطلاح به آن مایکوسیس می گویند. به عنوان نمونه ای از این اثرات نامطلوب می توان به سقط مایکوتیک و بیماری روده ای موسوم به رینگ وُرم(ضایعات حلقوی متورم در ناحیه ای از روده ی باریک) اشاره کرد. سقط مایکوتیک در نتیجه ی انتقال سیستمیک اسپورها به جنین و تجمع آن ها در بافت های جنین و لایه های جنینی بروز می یابد.

مایکوتوکسین ها متابولیت های ثانویه ی قارچ ها هستند که به طور بالقوه می توانند موجب صدمه به سلامت و فعالیت تولید مثلی دام و طیور شوند. اثرات نامطلوبی که توسط این ترکیبات به وجود می آیند به طور سنتی تحت یک عنوان عمومی با عنوان«مایکوتوکسیکوزیس» قرار می گیرند و شامل یک سری سندرم های کاملاً اختصاصی تا برخی موارد غیر اختصاصی می شوند. لیستی از مایکوتوکسین های عمده ای که باعث آلودگی مواد خوراکی و علوفه ها می شوند در جدول شماره ی ۱ ارائه شده است که در آن گونه ی قارچی تولید کننده ی آن سم نیز مشخص شده است. غلات و علوفه ها در مزرعه در اثر حمله ی قارچ های پاتوژن ویژه و یا قارچ های همزیست به کرات آلوده به سموم قارچی می شوند. همچنین آلودگی به مایکوتوکسین ها ممکن است در طی فرآیند برداشت و انبارداری محصولات و خوراک ها، هنگامی که شرایط محیطی برای فساد قارچی مناسب باشد نیز روی دهد. میزان رطوبت و دمای محیط، دو عامل تعیین کننده در تکثیر قارچ ها و کپک ها و تولید مایکوتوکسین ها هستند. به طور سنتی قارچ های تولیدکننده ی سم به دو گروه یا دسته ی قارچ های مهاجم مزرعه ای(پاتوژن های گیاهان زنده و درحال رشد) و قارچ های مهاجم انباری(قارچ های ساپروفیت یا فسادزا) تقسیم بندی می شوند. Claviceps، Neotyphodium، Fusarium و Alternaria از گذشته به عنوان قارچ های شاخص حمله کننده به محصولات مزرعه ای در دوره ی رشد و قبل از برداشت محصول می باشند و در مقابل، آسپرژیلوس ها و پنیسیلیوم ها قارچ های آلوده کننده ی مواد خوراکی انبار شده می باشند. گونه های سنتز کننده ی مایکوتوکسین ممکن است بر اساس منطقه ی جغرافیایی که در آن غالب هستند شناخته شده تر باشند که این مسئله منعکس کننده ی نیازهای محیطی ویژه ی آن ها برای رشد و تولید متابولیت های ثانویه می باشد. بنابراین آسپرژیلوس فلاووس، آسپرژیلوس پارازیتیکوس و آسپرژیلوس اُکراسئوس تحت شرایط گرم و مرطوب به آسانی تکثیر می یابند، درحالی که پنیسیلیوم اِکسپانسوم و پنیسیلیوم ورآکُسوم به طور ویژه قارچ های مناطق معتدله هستند. درنتیجه مایکوتوکسین های تولید شده توسط آسپرژیلوس ها در تولیدات گیاهی حاصل از مناطق استوایی و دیگر مناطق گرمسیری غالب هستند، درحالی که مایکوتوکسین های تولید شده توسط قارچ های پنیسلیوم به طور گسترده ای در خوراک های مناطق معتدله به ویژه دانه های غلات مشاهده می شوند. قارچ های فوزاریومی همه جا حاضر هستند، اما همین جنس از قارچ ها هم دارای گونه های مولد سمی است که تقریباً به طور اختصاصی مربوط به غلات تولید شده در کشورهای گرمسیری می باشند. یک ویژگی تازه کشف شده، تولید همزمان دو یا بیش از دو نوع مایکوتوکسین به وسیله ی یک گونه ی یکسان از قارچ ها می باشند. این مشاهده امکان تفسیر و تحلیل های تازه ای از موارد مشهور ثبت شده در تاریخ بیماری های ناشی از مایکوتوکسین ها را فرآهم می سازد.

جدول.۱ Origin of principal mycotoxins occurring in common feeds and forages
MycotoxinsFungal species
AflatoxinsAspergillus flavus; A. parasiticus
Cyclopiazonic acidA. flavus
Ochratoxin AA. ochraceus; Penicillium viridicatum; P. cyclopium
CitrininP. citrinum; P. expansum
PatulinP. expansum
CitreoviridinP. citreo-viride
DeoxynivalenolFusarium culmorum; F. graminearum
T-2 toxinF. sporotrichioides; F. poae
DiacetoxyscirpenolF. sporotrichioides; F. graminearum; F. poae
ZearalenoneF. culmorum; F. graminearum; F. sporotrichioides
Fumonisins; moniliformin; fusaric acidF. moniliforme
Tenuazonic acid; alternariol; alternariol methyl ether; altenueneAlternaria alternata
Ergopeptine alkaloidsNeotyphodium coenophialum
Lolitrem alkaloidsN. lolii
Ergot alkaloidsClaviceps purpurea
PhomopsinsPhomopsis leptostromiformis
Sporidesmin APithomyces chartarum
PRPenicillium roqueforti

۳– کدام سموم قارچی دارای اهمیت بیشتری هستند:

این که کدام یک از سموم قارچی مهم تر و خطرناک تر هستند، یک مسئله ی نسبی است و به عوامل متعددی بستگی دارد. عمده ترین عواملی که مربوط به خود سم هستند عبارتند از مقدار سم و مدت زمانی که حیوان در معرض آن سم قرار دارد. از دیگر عوامل مؤثر بر میزان عوارض نامطلوب سموم قارچی می توان به گونه ی حیوان و نژاد آن، جنس حیوان، وضعیت فیزیولوژیکی حیوان(آبستنی، سن، بیماری، استرس و…)، جیره ی مورد استفاده و وضعیت مواد مغذی موجود در آن و سایر مواد ضد تغذیه ای و سموم قارچی که ممکن است همزمان در خوراک وجود داشته باشند اشاره نمود. از سوی دیگر هر منطقه و اقلیم آب و هوایی مستعد حضور انواع خاصی از سموم قارچی بسته به نوع کپک های رشد یافته در آن منطقه می باشد و آب و هوا تعیین کننده ی سم غالب موجود در یک خوراک می باشد. معمولا خوراک های انبار شده در مناطق سرد(غلات تولید شده در مناطق کوهپایه ای ایران) مستعد آلودگی به کپک های پنیسلیوم و مواد خوراکی انبار شده در مناطق گرم مانند بنادر جنوبی ایران مستعد حضور کپک های آسپرژیلوس هستند و کپک های فوزاریوم معمولا در همه جا دیده می شوند. البته با توجه به اینکه کشور ما چهار فصل بوده و دارای اقلیم های آب و هوایی متنوعی است، لذا احتمال آلودگی های هم زمان با انواع سموم قارچی بسیار بالاست. یادآور می شویم که تولید مثل جنسی قارچ ها از طریق هاگ ها می باشد که موادی بسیار سبک بوده و با جریان هوا به همه جای کره ی زمین منتقل می شوند و به محض بروز شرایط مستعد حتی برای چند ساعت به سرعت شکوفا شده و تولید سم می نمایند. از سوی دیگر عوامل تعیین کننده ای وجود دارند که بر ایجاد و شدت آلودگی های قارچی بسیار مؤثر می باشند و عبارتند از دما(دمای انبار)، رطوبت، اکسیژن، میزان تخلخل و نفوذپذیری و تهویه ی هوا در ماده ی خوراکی، غلظت اولیه ی هاگ ها و ریزوئیدهای کپک و عوامل تولید مثلی آن ها(آلودگی اولیه ای که با مساعد شدن شرایط شروع به گسترش می کند)، آلودگی با سایر میکروب ها که اثرات متقابلی با آلودگی های قارچی دارد، آسیب های مکانیکی اولیه ی موجود در خوراک ها(میزان دانه های شکسته و له شده و…) و هجوم حشرات.

بر اساس مطالعاتی که اخیرا در مورد آلودگی ناشی از سموم قارچی در منطقه ی آسیا و اقیانوسیه صورت گرفته است، سموم قارچی معمولا به صورت هم زمان و در چند نوع مختلف در یک خوراک پیدا می شوند و هر نمونه ی خوراک علی رغم هزینه های گزاف باید ازلحاظ وجود انواع سموم قارچی آنالیز شود و این همزمانی بروز دو یا چند نوع مایکوتوکسین یک خطر بالقوه برای صنعت دام، طیور و آبزیان به شمار می رود. بر اساس این تحقیق میان حضور آفلاتوکسین های B1 و B2 و نیز میان حضور این آفلاتوکسین ها با حضور فومونیزین B1 وB2 به طور همزمان در یک نمونه ی خوراک همبستگی بالایی وجود دارد. درحالی که میان بروز همزمان آلودگی با مایکوتوکسین های فوزاریومی زرالنون و دی‌اُکسی‌نی‌والنون و سموم قارچی اُکراتوکسین و آفلاتوکسین(سموم مربوط به کپک های انباری) همبستگی کمی وجود دارد. همبستگی میان حضور همزمان سایر سموم قارچی بیشتر به نوع ماده ی خوراکی بستگی دارد. هرچند با توجه به مطالب بالا به طور قطع نمی توان گفت کدامیک از سموم قارچی مخرب ترند و بروز همزمان چند نوع مایکوتوکسین در یک نمونه ی خوراک نیز کار را دشوارتر می کند اما با توجه به خساراتی که ایجاد می کنند می توان گفت در در جه ی اول آفلاتوکسین ها و بعد از آن سموم دی‌اُکسی‌نی‌والنون، زرالنون، سم T-2 و فومونیزین که توسط قارچ های فوزاریومی تولید می شوند و اُکراتوکسین و سم PR که توسط قارچ های پنیسلیومی تولید می شوند از اهمیت بالاتری برخوردارند.

با توجه به آنچه در این قسمت توضیح داده شد، تشخیص یک نوع خاص از سموم قارچی در یک خوراک نه تنها به معنی عدم حضور سایر مایکوتوکسین ها در آن خوراک نیست، بلکه به احتمال بسیار زیاد این خوراک حاوی یک یا چند نوع سم قارچی دیگر نیز می باشد.

۴– مهم ترین عوارض ناشی از سموم قارچی

مهم ترین آسیب های حاصل از سموم قارچی شامل مواردی از قبیل سرکوب سیستم ایمنی، مسمومیت و نکروز کبدی، سرطان زایی، آسیب به شبکه های نفروتیک و مویرگی کلیه ها، اثرات عصبی، کاهش عملکرد، اثرات پوستی، اثرات گوارشی و مستعد کردن حیوان برای ابتلاء به سایر بیماری ها می باشند. زنگ خطر در مورد مایکوتوکسین ها برای اولین بار در رابطه با مرگ و میر بوقلمون ها در اثر خوراک های آلوده به آفلاتوکسین و در بریتانیا(دهه ی ۶۰ میلادی) به صدا در آمد و از آن پس تحقیقات زیادی در مورد اثرات تغذیه ای، فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی این ماده(آفلاتوکسین) شروع شد و با کشف سموم قارچی دیگر دامنه ی این مطالعات به سرعت در حال گسترش است. آفلاتوکسین ها معمولا در گروه ۱ مواد سرطان زا برای انسان قرار می گیرند و آفلاتوکسینM1 که از آفلاتوکسین ها در کبد تولید می شود نیز به تازگی در گروه ۱ مواد سرطان زا قرار گرفته است(قبلا در گروه ۲ مواد سرطان زا قرار داشت). به دلیل خطراتی که مایکو توکسین ها و به ویژه آفلاتوکسین ها برای سلامتی انسان دارند، تاکنون ۹۹ کشور قوانینی را برای کنترل این سموم در غذای انسان و خوراک دام و طیور تعیین کرده اند. در اتحادیه ی اروپا و ایران میزان مجاز سم آفلاتوکسین M1 در شیرخام و شیر مخصوص کارخانجات تولیدات لبنی و شیر با فرآیند حرارتی حداکثر ۵۰ نانوگرم در کیلوگرم و در آمریکا این میزان ۵۰۰ نانوگرم در کیلوگرم (ppb 5/0) می باشد. FDA میزان مجاز آفلاتوکسین در خوراک گاوهای شیری را ppb 20 و در شیر را ppb5/0 اعلام نموده است. یک قاعده ی کلی این است که غلظت آفلاتوکسین شیر حدوداً مساوی ۷/۱% غلظت آفلاتوکسین در کل خوراک TMR می باشد. به عنوان مثال گاوهایی که خوراک های حاوی ppb30 آفلاتوکسین مصرف می کنند، می تواند شیری محتوی آفلاتوکسین بالاتر از حد مجاز FDA تولید کنند. در اروپا میزان مجاز آفلاتوکسین در خوراکppb 5 می باشد و برای شیر این مقدار ppb 05/0 می باشد. بنایراین اگر آفلاتوکسین جیره بالاتر از ppb3 باشد، مقدار آفلاتوکسین موجود در شیر به میزانی فراتر از حد مجاز قانونی افزایش می یابد. هنگامی که آفلاتوکسین توسط یک پستاندار خورده می شود، به سرعت در دستگاه گوارش جذب شده و در کمتر از ۱۵ دقیقه به صورت آفلاتوکسین M1 در خون حیوان قابل تشخیص خواهد بود و در اولین شیردهی حیوان پس از مصرف آفلاتوکسین نیز قابل تشخیص می باشد.

شاید برخی افراد با خود بیاندیشند که آفلاتوکسین و سایر مایکوتوکسین ها تنها بر عملکرد دام ها تأثیر دارند و زیان ناشی از آن ها فقط به دام ها و مصرف کنندگان محصولات دامی وارد می شود و این زیان ها نیز نمی توانند خیلی جدی باشند، ولی آگاهی از یکی از موارد حاد مسمومیت با مایکوتوکسین ها که در کراچی پاکستان و در اثر استفاده از نان خشک کپک زده و مواد پس ماند رستوران ها رخ داد می تواند ما را از جدی بودن خطرات این سموم بیشتر آگاه سازد. در سال ۲۰۰۷ میلادی فاجعه ای در کلنی گاوهای شیری لاندهی کراچی رخ داد و ۴۹۳ مورد از دام ها مردند و ۱۲۰۰ رأس دیگر نیز بیمار شدند. کمیته ی تحقیقات علمی و صنعتی پاکستان(شعبه ی کراچی) عامل این مرگ و میر را غلظت بالای آفلاتوکسین و سم T2 در خوراک گاوهای شیری اعلام کرد.

در حال حاضر روش مرجع برای تشخیص و اندازه گیری آفلاتوکسین M1 در شیر استفاده از HPLC با تشخیص فلوریستریک می باشد، با این وجود در سال های اخیر استفاده از تکنیک ELISA در تشخیص و آنالیزهای روتینAF با موفقیت زیادی همراه بوده است که علت آن سرعت و سادگی روش و حساسیت و اختصاصی بودن بسیار بالای آن است. بنابراین در حال حاضر روش پیشنهادی برای اندازه گیری آفلاتوکسینM1 چه در شیر گاو و چه در شیر گوسفند تکنیکELISA می باشد.

۵-مهم ترین راه های کنترل و کاهش اثرات نامطلوب سموم قارچی

راه های کاهش میزان سموم قارچی شامل موارد جداسازی و کاهش غلظت سم از طریق حذف فیزیکی سموم(مثلا دور ریختن بخش های بسیار آلوده و …)، خنثی سازی و غیر فعال کردن سموم و استفاده از مواد جاذب سم که می توانند جذب سموم در دستگاه گوارش را کاهش دهند می باشد. درحال حاضر راه حل های پیشهاد شده عبارتند از آمونیاکی کردن خوراک ها، استفاده از تخمیر میکروبی، تمیز کردن دانه ها و جداسازی فیزیکی آلودگی ها، استفاده از سویه های قارچی غیر سمی جهت رقابت با کپک های تولید کننده ی سم، استفاده از سدیم بی سولفات، حرارت دادن و استفاده از اشعه ی UV و افزودن مواد جاذب مانند بنتونیت و سایر آلومینوسیلیکات ها. در این میان سدیم بی سولفیت خوشخوراکی را پایین می آورد و اشعه دهی و استفاده از هضم میکروبی روش های کاربردی به حساب نمی آیند. روش های آمونیاکی کردن و استفاده از اسیدهای آلی در مقیاس های بزرگ و برای ذرت و پنبه دانه اجرا می شود، ولی نیاز به امکانات اولیه ی هزینه‌بر دارد و دارای اشکالات زیست محیطی می باشد و تنها تا حدودی آفلاتوکسین ها را حذف می کند، افزون براینکه از ترکیب آمونیاک با قندهای موجود در علوفه ها ۴-متیل ایمیدازول به وجود می آید(در دمای بالا) که موجب نوعی اختلال در بدن گاوها شده که خود را به صورت پرتحرکی نمایان می سازد. جدا کردن فیزیکی نیز پرهزینه بوده و نیاز به امکانات اولیه ی خاصی دارد. حرارت دادن نیز پرهزینه است، اما علاوه بر آن موجب تغییرات نامطلوب و کاهش هضم پذیری برخی مواد مغذی می شود. همچنین استفاده از سویه های قارچی رقیب نیز روش مطمئنی به حساب نمی آید و خود موجب زیان اقتصادی است. لذا درحال حاضر آسان ترین واقتصادی ترین روش حذف سموم قارچی و کاهش اثرات نامطلوب آن ها(پس از مراقبت های اولیه و پیشگیری از ایجاد آلودگی) استفاده از مواد جاذب می باشد. همین امر موجب شده تا بیشترین سرمایه گذار ی و تحقیقات متوجه تولید جاذب های مناسب تر و هرچه مؤثرتری شود که امروزه آن ها را تحت عنوان توکسین بایندر می شناسیم.

ترکیبات جاذب طبیعی شامل آلومینوسیلیکات ها، کربن فعال، گلوکومانان ها(دیواره ی مخمر) و برخی ترکیبات گیاهی می شوند. مهم ترین ترکیبات جاذب مصنوعی شامل کلستیرآمین و پلی وینیل پیرولیدین(PVP) می باشند. در میان این ترکیبات بیشترین تحقیقات بر روی آلومینوسیلیکات ها انجام شده، چراکه دارای قدرت جذب بالا، قیمت ارزان تر، دسترسی بالا، خواص فنی ویژه و اثرات تغذیه ای مفید دیگری نیز می باشند.

آلومینوسیلیکات ها ترکیبات حاوی سیلیس و آلومینیوم بوده و به سه گروه شامل تکتوسیلیکات ها(سیلیکات های داربستی)، فیلوسیلیکات ها(سیلیکات های ورقه ای) و سایر سیلیکات ها تقسیم بندی می شوند. فیلوسیلیکات ها خود به سه گروه فیلوسیلیکات های ۱:۱، فیلوسیلیکات های ۲:۱، و فیلوسیلیکات های ۲:۱ از نوع Inverted ribbons تقسیم بندی می شوند. فیلوسیلیکات های ۲:۱ خود شامل پنج گره هستند که یکی از این گروه ها کانی های اِسمکتایت می باشند. اسمکتایت ها خود به دوگروه دی‌اُکتاهدرال ها و تری‌اُکتاهدرال ها تقسیم می شوند. اسمکتایت های دی‌اُکتاهدرال خود ب سه گروه تقسیم می شوند که یکی از این گروه ها مونت‌موریلونیت می باشد. هرگاه فاز اصلی(بیش از ۷۰ درصد) یک ماده ی معدنی از کانی مونت‌موریلونیت تشکیل شده باشد در اصطلاح عمومی به آن بنتونیت اطلاق می گردد. به علت پیچیدگی اصطلاحات خاکشناسی و عدم آگاهی دقیق و درنتیجه کاربرد نام های متعدد از یک ماده ی معدنی در مقالات علمی منتشر شده در زمینه ی اثرات تغذیه ی مایکوتوکسین ها اغلب در این مورد دچار سردرگمی می شویم. در مقالات از بررسی اثرات رس ها، بنتونیت، مونت‌موریلونیت، آلومینوسیلیکات و HSCAS (آلومینوسیلیکات سدیمی-کلسیمی هیدراته) بر کاهش اثرات مخرب مایکوتوکسین ها یاد شده است که همه ی این موارد در واقع همان بنتونیت می باشد. امروزه همه یا بخش عمده ی تمام توکسین بایندرهای معروف از بنتونیت تشکیل شده است. با این وجود بنتونیت های مختلف دارای اثرات جذبی متفاوتی بر سموم قارچی می باشند که این امر به عوامل متعددی شامل خلوص، منشاء، کاتیون و کانی های همراه، انواع فرآوری های انجام شده، نوع جیره ی مورد استفاده و سایر توکسین های همراه بستگی دارد. به عنوان مثال در تحقیقی که بر روی زرین بایندر و سایر بنتونیت های تولیدی شرکت زرین خاک این انجام شد، از میان چهار نمونه ی ارائه شده؛ یکی از نمونه ها نتوانست آفلاتوکسین را جذب کند و سه نمونه ی دیگر نیز که آفلاتوکسین را در محلول ب کردند نیز دارای قدرت جذب متفاوتی بودند. بنابراین نمونه های بنتونیت از لحاظ خواص توکسین بایندری و سایر خواص تغذیه ای می توانند بسیار متفاوت باشند.

۶-ویژگی های یک توکسین بایندر مناسب:

الف) داشتن قیمت مناسب و اقتصادی

ب) جذب مؤثر سموم قارچی به صورت انتخابی

پ) کاهش دسترسی سموم قارچی و کاهش فعالیت آن ها

ت) کاهش بقایای سموم قارچی در بدن و بافت های دام و طیور

ث) عدم تأثیر منفی بر عملکرد حیوان و کیفیت محصولات غذایی تولیدی

ج) داشتن نتایج مثبت قابل اثبات

چ) دارای مقادیر مشخص شده ای برای افزودن به جیره باشد

ح) نسبت به فرآیندهای متداول کارخانجات تولید خوراک مقاوم باشد

خ) نسبت به شرایط آب و هوایی و انبارداری مقاوم باشد

د) در محیط شکمبه و یا دستگاه گوارش پایدار باشد

ذ) طیف وسیع تری از سموم قارچی را پوشش دهد

ر) دسترسی به آن آسان باشد

ز) و علاوه بر داشتن اثرات توکسین بایندری، اثرات مفید دیگری نیز داشته باشد.

در انتخاب مواد مختلف به عنوان توکسین بایندر باید به این نکته توجه داشت که هیچ کدام از جاذب های طبیعی یا مصنوعی نمی توانند همه ی انواع سموم را پوشش دهند. با این وجود، تحقیقات نشان داده اند که بنتونیت دارای بیشترین طیف جذبی بوده و مؤثرترین ماده در جذب آفلاتوکسین ها می باشد. مطالعات انجام شده بر روی محصولات گروه دانش بنیان ویوان شامل مگنوتوکس و زرین بایندر نشان داده است که زرین بایندر دارای قدرت جذب مطمن و موثر بر روی انواع سم آفلاتوکسین B1 بوده و می تواند غلظت آفلاتوکسین M1 را در شیر بصورت فوری کاهش دهد. همچنین زرین بایندر قادر است بقایایای سموم اُرگانوفسفره(مانند فوزالون و دیازینون) را در خوراک دام، طیور و آبزیان جذب نماید و از انتقال آن ها به محصولات تولیدی جلوگیری نماید. از دیگر خواص اثبات شده ی زرین بایندر  این شرکت می توان به کاهش ضریب تبدیل، کاهش تلفات، کاهش نیتروژن آمونیاکی، اثرات بافری، افزایش تولید شیر و چربی شیر و افزایش قابلیت هضم ماده ی خشک و ماده ی آلی در مطالعات مختلف اشاره نمود. از مهم ترین خواص بنتونیت در زمینه ی تولید خوراک دام و طیور افزایش کیفیت پلت و کاهش استهلاک و مصرف انرژی خطوط تولید می باشد.

توکسین بایندر چند جزئی وسیع الطیف مگنوتوکس نیز از جدیدترین تولیدات گروه دانش بنیان ویوان می باشد که با داشتن دیواره سلولی مخمر در ترکیب خود علاوه بر سموم قطبی سایر سموم نظیر زیرالنون (غیر قطبی را نیز جذب می کند).

شایان ذکر است که مگنوتوکس اولین و تنها توکسین بایندر چند جزئی تولید شده در ایران می باشد که موفق به دریافت مجوز و پروانه تولید از اداره دارو و درمان سازمان دامپزشکی کل کشور گردیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *